حجت الاسلام مهدی شریعتی تبار به مناسبت ولادت امام جواد (ع) در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: امام جواد (ع) اولین امامی هستند که در سن کودکی و دوران قبل از بلوغ به امامت نائل شدند. شبیه قرآنی این مسئله که شخصیتی قبل از بلوغ به یک مسئولیت و مقام الهی منصوب شود حضرت یحیی پیغمبر است که ایشان هم قبل از بلوغ به مقام نبوت نائل شد. یا حضرت عیسی که وقتی در گهواره بودند میگفتند «آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا». خداوند به من کتاب آسمانی داده و من را پیامبر قرار داده است.
مدیر گروه فقه و اصول بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی افزود: این مسئله نشان دهنده این است که این مناصب الهی است و با جعل و نصب از طرف خداوند موضوعیت پیدا میکند. بنابراین سن و سال در آن مطرح نیست. امام جواد (ع) نیز به همین شکل در سنین کودکی به این مقام منصوب شدند. از شرایط و لوازم مقام امامت برخورداری از علم بدون خطا و اشتباه و سایر صلاحیتها و ویژگیهایی است که در امامت معتبر است. شاخصهایی مثل علم، عصمت، افضلیت، برتری در همه فضائل و کمالات انسانی که این خصوصیات را در امام جواد (ع) مشاهده میکنیم.
وی ادامه داد: در همان مقطع جوانی و نوجوانی وقتی محفلی علمی تشکیل میشود در آنجا علم امامت در سخنان امام و مواضع علمی شأن به عنوان مثال در مناظرهای که با دانشمند بزرگ زمان خودشان یحیی بن اکثم انجام دادند کاملاً تجلی کرد. در سایر فضائل هم به همین شکل افضلیت از افراد جامعه را در زندگی امام مشاهده میکنیم. امامت چنین جایگاه و مقامی است و همه امامان از علم وسیع و افضلیت از همه خلائق در تمام کمالات برخوردار هستند. لقب جواد، جود و کرم و سخاوت و بخشندگی حضرت را میرساند. هر چند اینها اصول مشترک امامت است اما این صفت در زمان امام جواد (ع) نسبت به سایر ائمه زمینه ظهور و بروزش بیشتر بوه است.
مهدی شریعتی تبار اضافه کرد: امام رضا (ع) حدیثی درباره ولادت امام جواد (ع) دارند که فرمودند این فرزندم مولودی است که در شیعیان ما مولودی به این برکت به دنیا نیامده است. یعنی ایشان را به عنوان با برکت ترین مولود جهان برای شیعیان معرفی کردند. شاید این حدیث به همان بعد بخشندگی و جود و سخاوت امام اشاره داشته باشد و شاید هم به این خاطر بوده که با ولادت امام جواد جریان انحرافی واقفیه که در شیعه شکل گرفته بود خنثی شد.
وی سپس گفت: جریان واقفیه در زمان امام رضا (ع) پیش آمد که انگیزه سیاسی و اقتصادی داشتند و بهانه آنها این بود که چون امام رضا تا سنین بالا فرزندی نداشتند این مسئله بهانهای شده بود تا امامت امام رضا (ع) را زیر سوال ببرند. میگفتند چطور شما فرزندی ندارید که امامت در نسل شما ادامه پیدا کند؟ امام رضا (ع) هم میفرمودند که به زودی خداوند به من فرزندی عنایت خواهد کرد. در حقیقت این بهانهای بود چون آنها انگیزه سیاسی داشتند تا جریان امامت را به طور کلی زیر سوال ببرند. چون ائمه ما با نظامهای فاسد پیوسته در مبارزه بودند.
مهدی شریعتی تبار همچنین عنوان کرد: این جریان انگیزه اقتصادی هم داشتند چون بعضی از سران این جریان به عنوان وکیل امام کاظم (ع) بودند و از این طریق به وجوهاتی دست پیدا کرده بودند، اگر امامت امام رضا (ع) را میپذیرفتند باید این منابع مالی را در اختیار ایشان قرار میدادند. لذا این مسئله که امام رضا (ع) پسری ندارد را بهانه کردند که امامت ایشان را زیر سوال ببرند تا این منابع مالی را در اختیار امام رضا (ع) قرار ندهند. ممکن است این حدیث که در شیعیان ما مولودی به این برکت به دنیا نیامده است به این نکات مربوط باشد.
وی خاطرنشان کرد: ابعاد اجتماعی شخصیت ائمه ما از یک جامعیتی برخوردار بوده است. هم در مقام عبودیت و بندگی خدا در اوج بودند و هم در مقام خدمت به خلق خدا، کمک و احسان نسبت به نیازمندان در اوج بودند و هم در رابطه با مبارزه با حاکمان فاسد و نظامهای استکباری و طاغوتی در ستیز دائم بودند. امام جواد (ع) هم در برابر حکومت فاسد و ظالم مأمون و بعد از او معتصم بودند. امام جواد (ع) وجودشان و علم و جایگاه و محبوبیت اجتماعی شأن مزاحم حکومتهای فاسد بود. ضمن اینکه با سخنان شأن و رفتارشان و با تربیت شاگردان خود با این نظامهای سیاسی فاسد در ستیز بودند. به همین دلیل هم توسط این حاکمان فاسد دائماً تحت تعقیب بودند.
مهدی شریعتی تبار اظهار داشت: امام کاظم را زندانی و امام رضا را به هجرت تحمیلی مجبور میکنند. اینها حاکی از این روحیه ظلم ستیزانه و استکبارستیزانه ائمه است. طبعاً امام جواد نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند. یکی از سیاستهای شیطانی مأمون این بود که دخترش ام الفضل را با اکراه به امام جواد تحمیل کرد. هدف او این بود که در خانه امام جواد یک جاسوس قرار دهد تا اخبار خانه امام جواد را به او منتقل کند و هم اینکه بگوید من به اهل بیت علاقه دارم. همچنین میخواست که دخترش در خانه امام جواد فرزندی بیاورد تا مأمون بشود پدربزرگ او اما مأمون به این خواستههای خود نرسید و ام الفضل عهده دار این کار نشد.
وی افزود: قصد داشتند امام جواد را به زندگی درباری و اشرافی بکشاند اما امام جواد مواضعی را اتخاذ کردند که در نهایت مأمون نتواند به چنین نتایجی برسد. ائمه ما عموماً و امام جواد هم به عنوان یکی از ائمه، هم در شخصیت و عبادت و معنویت و عرفان الهی ممتاز بودند و هم در خدمت به جامعه و مردم و هم در مبارزه سیاسی با حکومتهای غاصب زمان خود برجسته بودند. اینها بسیار روشنگر و آموزنده است.
مهدی شریعتی تبار در پایان گفت: امام جواد سخنان ارزندهای دارند. به عنوان مثال میفرمایند اعتماد و تکیه به خدای متعال انسان را در زندگی به مقامات عالی میرساند و میتواند بهای هر چیز گران قیمتی باشد. در سخنی دیگر بر علم تأکید دارند که کارها باید عالمانه باشد که اگر نباشد فساد آن بیشتر خواهد بود. «مَنْ عَمِلَ عَلَی غَیْرِ عِلْمٍ کَانَ مَا أَفْسَدَ أَکْثَرَ مِمَّا یُصْلِحُ». یعنی کسی که بدون علم و صلاحیت علمی متولی انجام کاری باشد، فساد و تباهی اش بیشتر از صلاح و خوبی خواهد بود.
نظر شما